نسل جوان را به جهان رهبری

هم درمقام و نام و جلالت تو اکبری
هم اینکه درعشیره شماازهمه سری
گفتااگرکه ختم رسالت نمیرسید
حتما تو اخرین نبی هستی پیمبری
وقتی تورا بدست پدر داد مادرت
بوسیدروی ماهت و گفتا که محشری
بایدبرای رزم تو لشکربیاورند
الحق عرب ندیده شبیه تو دلاوری
وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
دشمن ندید اکبری یا این که حیدری
دشمن چشیده مزه شمشیر تیز تو
وقتی چو شیر بر صف او حمله میبری
اقا شما کرامتتان هم محمدیست  
حالا شما به کرببلایم نمیبری
صدبار گفته اند و مانیز گفته ایم
اقا غلام دربدرت را نمیخری
 مهدی مومنی

راز شهرت رباعیات حکیم عمر خیام

چگونه شد كه خیام منجم و ریاضیدان در سایه خیام رباعی سرا قرار گرفت. اولین ماخذ موجود كه رباعیی به اسم خیام دارد رساله ای از امام فخر رازی ( متوفی به سال 606) در تفسیر چهار سوره قرآن مجید است. در این رساله كه التنبیه نام دارد نویسنده در میان اِشكال و ایرادی كه به ذهن بعضی از دانایان می رسد و از خود می پرسند: اگر پروردگار را در آفرینش انسان عنایتی بوده است پس چگونه است كه او را پس از آنكه آفرید و بركشید به زوال آورد و به پست ترین چاهها فرو افكند،  به رباعیی از عمرخیام استناد جسته است و این قدیمی ترین جایی است كه به رباعی از خیام برمی خوریم. و پس از اینجاست كه در تذكره ها نامی از خیام و رباعیاتی از وی آورده می شود. به طوریكه در نسخ قدیمی تعداد رباعیات بالغ بر 300 و رفته رفته بر تعداد آنها افزوده شده و تا بدانجا می رسد كه در نسخ متاخر تعداد رباعیات خیام بالغ بر 1000 شده است. جان این رباعی ها یا ترانه های خیام خوش باشی، نیستی و بی هدفی جهان و گاه اعتراض بر آفرینش است :

آیا ترجمه فیتزجرالد  و اقبال این ترجمه در اروپا تنها و تنها به دلیل علاقه این مترجم به اشعار خیام است. بیائید دوباره به تاریخ این ترجمه نظری افكنیم ، ترجمه فیتزجرالد در تاریخ 1859 و یا تقریباً حوالی سال 1238 شمسی به چاپ رسیده است. این زمان اوج سیاست های استعماری انگلیس در ایران است. انگلیس می كوشد مرزهای مستعمره زرخیزش- هندوستان- را ایمن كند. لذا افغانستان فعلی را از خاك ایران جدا می كند و با به قدرت رساندن خوانین دست نشانده خود دست ایران را از بخشی از خاك خویش كوتاه می كند تا مرزهای هندوستان در امان بماند. این سالها مصادف است با دیكتاتوری سیاه ناصرالدین شاه و اعطای امتیازهای فراوان به اتباع انگلیس و چپاول اموال این ملت. حال آیا به نظر نمی رسد كه تاكید یك مترجم انگلیسی بر شعرهای خیام كه تاكید بر خوش باشی، می نوشی غصه فردا را نخوردن دارد ،  و بزرگ و مهم كردن این اشعار و حقنه آن به این ملت از آن روست كه هر چه ملت نسبت به وقایع بی تفاوت تر و ناآگاهتر، منافع انگلیس یا دولت متبوع جناب ادوارد فیتزجرالد ایمن تر وفراوانتر ؟

می نوش كه عمر جاودانی اینست

خود حاصلت از دور جوانی اینست

هنگام گل و باده ویاران سرمست

خوش باش دمی كه  زندگانی این است

روز بزرگداشت فردوسي

با خشت های حماسه

از خشت شعر و از مصالح احساس، خانه می سازی و شاهان را پادشاهی می کنی.

گاهی شولای انقلاب بر شانه های کاوه می اندازی و بیرق شوریدن بر علیه بدی ها را به دستش می دهی تا در خیابان های شهر سکوت بگردد و فریادها را زنده کند.

پری ها را به مهمانی خاک های سوخته و مملو از خیانت باز می گردانی و زمین را از لوث وجود شیاطین پاک می کنی تا بار دیگر پروانه ها، طعم بهار را از دست های تو احساس کنند.

«بیا تا جهان را به بد نسپریم               به کوشش همه دست نیکی بریم
نباشد همی نیک و بد پایدار         همان به که نیکی بود یادگار

شوط دوم : شعبان

کلمه عبور برای ورود به تالار میهمانی بزرگ خدا

ماهی که باید رسول مهربان ها را واسطه قرار داد

بر اساس آنچه از روایات دریافت می کنیم ماه رمضان بار عام خداوند است یعنی آن قدر زمینه آماده و میهمانی گسترده است که هر فردی بدون واسطه می تواند با خداوند ارتباط بگیرند اما در ماه شعبان نیاز به واسطه قرار دادن پیامبر (ص) است و در این بین، بهره بردن از دعاها و به خصوص مناجات شعبانیه بهترین زمینه برای چنین ارتباط گیری به شمار می رود.

حدیث عشق کامل شد...

من آن شب خیز بیدارم زجان مشتاق دیدارم

به نان او خریدارم حسین را دوست می دارم

 

حسین را دوست می دارم که او پرورده زهراست

حسین آزاده سردار کفن پوشان عاشوراست

جهان تشنه حسین سقا همه قطره حسین دریا

حسین گل من ولی خارم حسین را دوست می دارم

حسین را دوست می دارم سرو جانم به قربانش

شب میلاد آمد فطرس و بگرفت دامانش

خدایش بر حسین بخشید چون بود از محبانش

بگفتا نوکر یارم حسین را دوست می دارم

**

حسین را دوست می دارم چو او محبوب جانان شد

ورا در سوم شعبان ملک گهواره جنبان شد

امین وحی از رویش ببوسید و ثناخوان شد

که ای خلاق دادارم حسن را دوست می دارم

**

مشرف گشت سلمان بر حضور حضرت زهرا

که ای خیر النسادر دل مرا رازیست پر معنا

ندانم از چه بی تاب است آخر این دل شیدا

به عشق او گرفتارم حسین را دوست می دارم

**

به سلمان فاطمه فرمود کای سردار ایرانی

تو را در دل بود دردی ندارد هیچ درمانی

مرا هم اینچنین دردیست در سینه پنهانی

خدا می داند اسرارم حسین را دوست می دارم

**

غرض سلمان و زهرا ب حضور مرتضی رفتند

محبان مشکل خود را برآن مشکل گشا گفتند

به جای چاره جویی از علی این نکته بشنفتند

منی که فخر ابرارم حسین را دوست می دارم

**

کلید حل این مشکل به دست مصطفی باشد

سه عاشق آمدند آنجا که طا ها را سرا باشد

رسول الله فرمود عشق من بیش از شما باشد

حسین منی اذکارم حسین را دوست می دارم

چو حل این معما بر پیمبر نیز مشکل شد

به لب نیکو پیامی جبرئیل از عرش نازل شد

بشارت یا رسول الله حدیث عشق کامل شد

قسم بر چرخ دوارم حسین را دوست می دارم